عمومی

[فرستاده شده از نوجوان مبارز]
[ عکس ]
🔰بچه ها اینجوری با هم رفاقت کنید…

📌 این دو شهید تا سال 73 دست در دست هم داشتند

🔷️ دستِ داوود بصائری (شهید سمت راست) را گرفتم و در دست رفیق دیگرمان اکبر قهرمانی گذاشتم؛ به اکبر هـم سفارش کردم مراقب داوود باشد.

◇ از نقطه ی رهایی باید عازم خط میشدیم؛ خداحافظی کردیم و از یکدیگر قول شفاعت گرفتیم.

◇ صبح روز بعد، پاتک سنگین دشمن روی کانال 112 آغاز شد. حجم آتش به قدری شدید بود که از گرمای انفجارهای مداوم در داخل کانال، احساس میکردیم پوست بدنمان دارد میسوزد و ریه هایمان داغ شده است.

◇ زیر آن آتش باران شدید، ناگهان داوود و اکبر را دیدم که کنار هم به دیوار کانال تکیه داده بودند.

◇ با دیدن این دو بچه محل در آن وادی آتش و خون، کلی خوشحال شدم؛ آنها هم با دیدن من خیلی ذوق کردند.

◇ دستی برایشان تکان دادم که به یکباره گلوله ی توپ 120 نزدیک آنها به زمین خورد. گرد و خاک که فرو نشست،دیدم سر داوود به روی شانه اکبر افتاده و همینطور کنار هم به شهادت رسیده اند.

◇ قلبم داشت از حرکت می ایستاد با حسرت نگاهشان کردم و در دل از خدا خواستم شفاعتشان را شامل حال من گرداند.

📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی

“روایتی از حمـاسـه والفـجر 1″
🔻 پیکر مطهرشان تا سال 73 به همین شکل در منطقه فکه، زیارتگاه ملائکة الله بوده.

#شهدای_گمنام
#شهید_اکبر_قهرمانی
#شهید_داود_بصائری
#نوجوان-مبارز

🇮🇷کانال #نوجوان_مبارز :
@Fighter_teenager

✌️نوجوانِ‌مبارز
عاشق مبارزه با اسرائیل